محل تبلیغات شما

در منبعِ عبارتِ"کل یوم عاشوراء و کل ارض کربلاء"در این چند ساله،ردّ و شَک هایی وارد شده و از "حدیث منقول از امام صادق(ع)"در سخنرانی دکتر علی شریعتی در سالهای پیش از انقلاب،به "عبارتی که برایش هیچ سند و مدرکی یافت نشده" در این سالها تنزّلِ مرتبه پیدا کرده و به جایی رسیده که بعضی مخالف خوانان؛تفسیرش را هم در همین راستا،دیگرگون کرده و گفته اند:چون ما روزی مثل عاشورا و زمینی به تقدسِ کربلا‌ نداریم؛ در هرحال،از اساس غلط است و انحرافی!
این شک در سند اگر از باب پیراستنِ تحریفات از دامن عاشوراست،رواست و نگفتن اش جفا.دریغ اما که گویا بیش از آن که هدف این باشد،مقصد و مقصودِ پیش ِرو، انکاری است که در پسِ خود،ساده سازی واقعه ای را دنبال می کند که الهام بخش قیامهای سرخ شیعه از سال ۶۱ هجری به بعد بوده است و اتفاقا اگر نه عین این جمله ی ظاهرا ساده یِ حالا کم مقدار شده،اما مفهومش،در طول همان تاریخِ پیش گفته،یکی از موتورهای محرکه و شمشیرهای برّنده ای بوده که شیعه با استناد به آن،علیه حکومت های به ظاهر اسلامی و در باطن یزیدی در همیشه ی تاریخ شوریده و از انحصار این حادثه ی خونبار به ظهرِ یک روز خاص و یک زمینِ ویژه، جلوگیری کرده است.
اصلا فرض بگیریم شکاکان و مفسران عصر جدید، دامن معارف شیعه را از این عبارت شستند و جشنِ نصرت هم گرفتند.با سنت خداوندی در پیروزی حق بر باطل(آیه ۲۳ سوره فتح) چه می کنند و گرداندن روزها و شکست ها و پیروزی ها در میان مردم برای عبرت آنان(آیه ۱۴۰ سوره آل عمران) را  کجا پنهان می کنند؟!برای فریادِ"مرگ سرخ به از زندگی ننگین" از آن سالار شهیدان که قرون و اعصار را درنوردیده و به امروز رسیده چه پاسخی دارند؟ یا تکلیف شان با عبارتِ "انی حرب لمن حاربکم الی یوم القیامه"زیارت عاشورا،که دامنه جنگ با یزیدیان زمان را تا روز قیامت می گستراند؛چیست؟!
راستی او جان خود و عزیزترین کسان و یاران اش را بر سر این کار گذاشت تا عاشورایی به یادگار بماند که هر سال ظهر همان روز تمامش کنیم و از یادش ببریم و دنباله ی کار خویش بگیریم؟!همان که یزیدیان خواستند و نتوانستند و برخی از ما ندانسته می کنند و حسین حسین گویان بر همان راه می روند!
سوگند به خداوند که اینها سجع گویی و عبارت پردازی نیست.دردی است که سال هاست تا مغزِ استخوان رفته و بر جان نشسته.چرا که دست کم نیم قرنی است بزرگان مذهب،به نقد تحریفات عاشورا نشسته اند و از وم زدودن پیرایه ها برای دریافت پیامش گفته اند.حاصل اما در عمل،اغلب جز این نبوده که نامشان به عنوان پرچم دار در تاریخ مکتوب این حرکت ثبت شود.وگرنه جز منع قمه زنیِ هنوز هم برجا و کمتر شدن عَلَم ها که کم رنگ شدن یکی به برکت فتوا و آن دیگری به اجبارِ ناجاست؛ در اغلبِ مرثیه ها و نوحه های شنیده شده از تریبون و پخش‌شده از تلویزیون،باید باچراغ گِردِ شهر،در پی ِ سخن گفتن از هدف اصلی قیام و غلبه شعور بر شور گشت!
دریغ و درد که هنوز که هنوز است،اولویتِ اکثریت،همان گریه بر مصیبت است.گریه ای که گرچه شرط لازم برای قرار گرفتن در صف عزاداران حسینی است.اما بی شک با کافی بودن‌ و مقبولیتی که انتظارش را دارند،فاصله ها دارد.فاصله ای شاید اندازه ی همان کربلا تا همین مُلکِ ری!

پنبه زنی (۶) شیخ جعفرِ اکبرِ ابی الخیر

خاطراتم را ولی از من نگیر...

ستایش،GEM اسلامی با سالادِ کلید اسرار

ها ,ی ,ای ,همین ,هم ,کرده ,و از ,در این ,کنند و ,گفته اند ,و به

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها